راکاستار گیمز
راکاستار گیمز (به انگلیسی: Rockstar Games) یک شرکت توسعهدهنده و ناشر بازیهای ویدئویی در نیویورک، که مالک اصلی آن شرکت تیک-تو اینتراکتیو است. این شرکت به دلیل توسعهٔ بازیهایی همچون سری اتومبیلدزدی بزرگ، سری مکس پین، ال. ای. نویر، بولی، سری شکارچی انسان، سری باشگاه شبانه و رزمندگان و همچنین استفاده از سبک دنیای آزاد به شهرت بسیار رسید.

راکاستار اولین بار در سال ۱۹۹۸ در نیویورک به وسیلهٔ سم و دن هوسر، تری دونوان، جیمی کینگ و گری فورمن، توسعهدهندههای انگلیسی، ساخته شد. دفتر مرکزی شعبه اصلی راکاستار در نیویورک (که با نام راکاستار انوایاس شناخته میشود) و در نزدیکی محلهٔ سوهوی آن شهر است.
در فوریه سال ۲۰۱۴، کپیهای بازیهای راکاستار، به ۲۵۰ میلیون کپی رسید و بیشتر موفقیتش را مدیون سری بازیهای اتومبیلدزدی بزرگ است که تنهایی ۱۵۷٫۵ میلیون فروش رفت. در مارس ۲۰۱۴ نیز راکاستار جایزه فلوشیپ آکادمی بفتا برای سری بازیهای اتومبیلدزدی بزرگ کسب کرد.
راک استار استودیوهای متعددی در نقاط مختلف جهان دارد؛ که میتوان استودیوی راکاستار نرت را از مشهورترین آنها نام برد.
بازیهای ساخته شده توسط راکاستار
سری اتومبیلدزدی بزرگ (۱۹۹۷-تاکنون)
سری باشگاه شبانه (۲۰۰۰-تاکنون)
سری مکس پین (۲۰۰۱-تاکنون)
سری شکارچی انسان (۲۰۰۳-تاکنون)
سری سرخپوست مرده (۲۰۰۴-تاکنون)
رزمندگان (۲۰۰۵)
بولی (۲۰۰۶)
ال. ای. نویر (۲۰۱۱)
راکاستار ژاپن
راکاستار ژاپن از شرکتهای تابعهی راکاستار گیمز که مکانش در کشور ژاپن است. این شرکت بازیهای راکاستار را در آسیا منتشر میکند.
راکاستار لینکلن
راکاستار لینکلن (به انگلیسی: Rockstar Lincoln)، شرکت بریتانیایی توسعهدهنده بازیهای ویدئویی از شرکتهای تابعهی راکاستار گیمز که مکانش در لینکلن، انگلستان است. این شرکت جوابگوی تست و ترجمه بازیهای ویدئویی راکاستار دیگر شرکتهای راکاستار است.
راکاستار نرت
راکاستار نرت (به انگلیسی: Rockstar North) یک توسعهدهنده بازیهای ویدئویی اسکاتلندی است. این شرکت بخشی از راکاستار گیمز، و متعلق به تیک-تو اینتراکتیو است. راکاستار نرت توسعه دهندهٔ اصلی سری اتومبیلدزدی بزرگ از جمله اتومبیلدزدی بزرگ ۳، اتومبیلدزدی بزرگ: وایس سیتی، و اتومبیلدزدی بزرگ: سن آندریاس میباشد.
راکاستار سندیگو
راکاستار سندیگو (به انگلیسی: RockStar San Diego) نام یک استودیوی بازیسازی آمریکایی است که عمده شهرت خود را مدیون ساخت دو بازی سرخپوست مرده: رستگاری و سرخپوست مرده: ششلول است.
این استودیو زیرمجموعه شرکت راک استار گیمز محسوب می شود. استودیو راکاستار سندیگو تنها استودیوی راکاستار است که از موتور بازی پیشرفته راکاستار برای بازیهایش از جمله اتومبیلدزدی بزرگ ۴ استفاده کرده است.
بازی اکشن-ماجراجویی
بازی اکشن-ماجراجویی (به انگلیسی: Action-adventure game) سبکی در بازی رایانهای است که خود زیرمجموعهٔ سبک اکشن قرار میگیرد، بازیکن با بازی در این سبک، علاوه بر شرکت در صحنههای اکشن، در عمل درگیر داستان بازی نیز خواهید شد. همراه شدن صحنههای اکشن با ماجراجوییهایی مانند پنهانکاری و حل پازلهای گوناگون، از جمله عناصر تشکیلدهنده این سبک از بازیها بهشمار میروند. بازیهای ندانسته، توم ریدر، کیش یک آدمکش و اسپیلنترسل در این سبک قرار میگیرند.
لوئیز فرناندو لوپز
لوئیز فرناندو لوپز شخصیت خیالی قابل بازی در اتومبیلدزدی بزرگ ۴: حکایت گی تونی است که در که در لیبرتی سیتی زندگی میکند. او مباشر آنتونی پرینس (به انگلیسی: Anthony Prince) مشهور به گِی تونی (تونی همجنسگرا) (به انگلیسی: Gay Tony)، مالک چندین باشگاه شبانه در آمریکا است. در داستان بازی، لوئیز لوپز به همراه گی تونی درگیر ماجرای سرقت الماسهای دو میلیون دلاری میشود که نیکو بلیک، جانی کلبیتز (که برای ری باچینو کار میکند) و رِی بولگارین نیز به دنبال آن هستند. در این ماجرا حوادث بسییار مرگباری برای لوئیز فرناندو لوپز و گی تونی رخ میدهد اما یک مرد ثروتمند عرب به نام یوسف امیر با آنان شریک میشود و آنها را نجات میدهد اما به هر حال در پایان ماجرا، یک بیخانمان الماسها را که در آشغالدانی گم شدهبود پیدا میکند و به ثروت میرسد.
دربارهٔ لوئیز
او دورگهای سیاه و سفید است. مادر او در لیبرتی سیتی زندگی میکند. همچنین دو دوست با وفا دارد که در هر شرایطی او را کمک میکنند نام این دو هنریکه و آرماندو میباشد. لوئیز، نیکو بلیک و جانی کلبیتز در سه بازی اتومبیلدزدی بزرگ ۴، اتومبیلدزدی بزرگ ۴: حکایت گی تونی و اتومبیلدزدی بزرگ ۴: گمشده و نفرینشده هستند و با هم ارتباط دارند.
فهرست شخصیتهای اتومبیل دزدی بزرگ ۴
شخصیتهای اصلی بازی اتومبیل دزدی بزرگ ۴ معرفی شدهاند.
نیکو بلیک
نیکو در بازی بهعنوان یک شخصیت خلافکار معرفی میشود. این بخاطر فعالیتهای مجرمانه او در زندگی اش است. کارهایی مانند کشتن، فروختن و قاچاق انسانها. بعد از متقاعد شدنش توسط پسرعمو رومن حالا او میخواهد زندگی تازهای را در شهر آزادی شروع کند.
رومن بلیک
آقای رومن پسر عموی نیکو هست. او در شهر آزادی زندگی میکند. علاقه شدید به زنان - خوش گذارانیهای شبانه - ماشینهای سرعت و بهروزکردن آنهاست و در کل شغل خاصی جز این کار ندارد و تمام طول روز را به انجام فعالیتها در این زمینه میپردازد.
ولاد
جناب ولاد بزرگترین و در اصطلاح گردنکلفتترین شخصیت بازی و رئیس بزرگترین دسته اراذل و اوباش شهر میباشد. او کار عظیم خود را با معاملات کوچک با گروهی انجام میدهد و رفتهرفته با افرادی از کشور روسیه وارد بازی بزرگ و خطرناکی میشود. از اینجا داستان جنایتهای این مرد آغاز میشود شما در ابتدا توسط رومان(پسر عمویتان) با وی (ولاد) دوست شده ولی در ادامه مجبور به کشتن وی می شوید و این آغاز ورود شما به ماجراهای هیجان انگیز این بازی است.
الیزابتا
او دلال خردهفروش و عمدهفروش داروهای کمیاب و اعتیاد آور است. خانم الیزابتا شخصیتی آرام دارد که ناگهان در خورد کارهای خرید و فروش خود دست به فروش و معامله داروهای اعتیاد آور و در کل مواد مخدری که حاصل آن به اعتیاد و سود آوری میباشد دست مییابد. در پی این عمل خود، کار خود را از عامیانه به مخفیانه تغییر میدهد و حال او جز یکی از گروهای شرور شهر میشود.
مانی
مانی شخصتی مقدر است که زندگی سختی را در بین اراذل و اوباش به پا کرده و بیشتر فعالیتش، معطوف به شعارهای ضد قانون یا درخواستی و دیوار نوشته هاست. او عاشق هیپهاپ و breakdancing میباشد. او نیز در پی کشمکشهای به وجود آمده در بین گروههای محلی و خیابانی وارد جنایت میشود.
بروس کیبوتس
معنای واقعی مرد مدرن در شهر همین بروسی هست. او مردی لارج و عاشق مطالعه مجلهها و زنان - لوارم ورزشی و تفریحی شخصی میباشد. اما ناگهان اتفاقاتی به خاطر اندکی پول او را به کام سیاهی میبرد.
نیکو بلیک
نیکو بلیک یا نیکو بلیچ (صربی سیریلیک: Нико Белић - صربی لاتین: Niko Belić) شخصیتی ساختگی در مجموعه بازی رایانهای اتومبیلدزدی بزرگ است. او نقش اصلی و شخصیت قابل بازی در اتومبیل دزدی بزرگ ۴ است.
مقدمه
نیکو به عنوان شخصیت اصلی در بازی اتومبیل دزدی بزرگ 4 نقش دارد. او یک سرباز سابق 30 ساله است که برای فرار از گذشتهٔ تلخ و در جستجوی «رویای امریکایی» به شهر آزادی آمده است. او توسط پسر عمویش، رومن بلیک، به آمدن به امریکا ترغیب شده، کسی که در نامه هایش به نیکو ادعا داشت که زندگی عالی با زنهای زیبا، ماشینهای آخرین مدل و پول بسیار در امریکا دارد. اما بعداً مشخص میشود که تمام اینها دروغی بیش نبوده است، رومن فقط یک آژانس تاکسی تلفنی در حال ورشکستگی دارد، مبلغ زیادی بدهی بالا آورده و تمام خلافکاران شهر برای سر او جایزه گذاشتهاند. در واقع رومن با آگاهی از گذشته وحشتناک پسر عمویش، با این امید که نیکو او را از دست طلبکارانش نجات دهد، یا حتی دروغ او را به واقعیت تبدیل کند، وی را به امریکا کشانده است. با اینحال نیکو برای آمدن به امریکا دلایل دیگری هم در پشت پرده داشت، که در طول داستان بازی مشخص میشود. نیکو علاوه بر زبان انگلیسی، صربی هم صحبت می کند.
زندگی نامه
ملیت نیکو دقیقاً مشخص نشده، با این حال او به زبان صربی صحبت می کند. پدر نیکو یک دائمالخمر بوده که مدام بر او، مادر و برادرش (که در جنگ کشته شد) پرخاش می کرده است. میلیسا، مادر نیکو، که مادری دلسوز و مهربان بود از اینکه پسرش در چنین وضعیت سختی زندگی می کرد ناراحت بود. زیرا نیکو در دوران جنگهای یوگوسلاوی رشد می کرد، جنگی که بزودی نیکو که یک جوان خشمگین بود در آن شرکت کرد. نیکو شاهد بیرحمیهای بسیاری در جنگ بود، مانند قتلعام و قطعه قطعه کردن 50 کودک، که باعث شد همیشه دید بدگامانه ای در زندگی اش داشته باشد، همراه با باری از حسرت و پشیمانی و افسردگی. خاطره مهم نیکو از جنگ زمانی است که گروه 15 نفره آنها که همگی مردان جوانی از دهکدهٔ او بودند، توسط دشمن قافلگیر شدند. او توانست از آن حمله فرار کرده و جان سالم بدر ببرد، اما چند هفته بعد دریافت که این حمله به دنبال خیانت یکی از اعضای گروه خودشان روی داده است. پس به جایی بازگشت که دوستانش توی گودال به خاک سپرده شده بودند، آنها را شمرد و هریک را شناسایی کرد، در نهایت دریافت که بجز او دو نفر دیگر هم جان سالم بدر بردهاند: فلوریان کراویچ و دارکو برویچ. نیکو با خودش پیمان بست که فرد خائن را پیدا کند، نه فقط برای انتقام، قصد دیگر او التیام بخشیدن به وضع روحیاش بود و بازگشتن به زندگی خودش. علاوه بر این، نیکو در تمرینهای ابتدایی ارتش مهارتهای بسیاری را نیز آموخت، از جمله نبرد نزدیک، تیراندازی و شنا.
زمانی که جنگ به پایان رسید، نیکو بسختی یک شغل پیدا کرد و به زندگی عادی بازگشت. پسر عمویش رومن قبل از شروع جنگ به شهر آزادی در امریکا رفته بود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. نیکو که چیزی جز خشونت نمی شناخت، سر شغل سابقش زیاد دوام نیاورد و بزودی وارد دنیای تبهکاران، مافیای صبری شد و 10 سال بعدی زندگی اش را اینطور گذراند، اما در این مدت به دنبال دو نفر دیگری که از آن حمله جان سالم بدر برده بودند نیز می گشت. در این دوران او یک بار برای مدتی کوتاه دستگیر شد. بعد از آزادی به گروه یک روس بنام ری بلغارین که کار اصلیاش قاچاق انسان بود، پیوست. سرانجام نیکو دریافت فلوریان کراویچ، یکی از آن دو تن که در دنبالشان بود در شهر آزادی در امریکا زندگی می کند.
طی یکی از قاچاقها به ایتالیا، کشتی کوچکی که نیکو روی آن کار می کرد در دریای ادریانیک در یک مایلی ساحل غرق شد. هرچند نیکو توانست خود را به ساحل برساند، اما چیز دیگری از کشتی باقی نماند. بلغارین که دنبال یک مقصر میگشت، نیکو را به این متهم کرد که با پول از کشتی فرار کرده. نیکو این را رد کرد، اما بلغارین باور نمی کرد و بسیار قویتر از آن بود که بتوان با او مخالفت کرد. از این رو نیکو به یک ناوگان بازرگانی دریایی ملحق شد تا از بلغارین فرار کند. او هفت ماه بعد را روی دریا گذراند، و در این مدت به دعوت پسر عمویش رومن برای آمدن به شهر آزادی در امریکا فکر کرد. رومن از نیکو میخواست به شهر آزادی بیاید تا زندگی اشرافیاش در یک کاخ، اتومبیلهای آخرین مدل، پول و زنهای زیبا را با او تقسیم کند. این دعوت بسیار نیکو را وسوسه کرد، اما دلایل دیگرش برای پذیرفتن دعوت رومن، پیدا کردن فلوریان کراویچ و دور شدن از بلغارین بود.
بعد از رسیدن به شهر آزادی نیکو فهمید که داستانهای پسر عمویش رومن چیزی جز یک دروغ بزرگ نبوده است، او در واقع در یک آپارتمان کوچک و کثیف زندگی میکند و جز یک آژانس تاکسی تلفنی کوچک چیزی ندارد و علاوه بر آن سر شرط بندی به بسیاری از خلافکاران گردن کلفت شهر بدهکار است. مهارت هایی که نیکو در گذشته سختش بدست آورده بود در اینجا برای رومن مفید واقع شد و نیکو بزودی رومن را از شر کسانی که او را تهدید می کردند خلاص کرد. طولی نکشید که رومن نیکو را به دوستان و حتی دشمنانش معرفی کرد و نیکو از این راه توانست کارهایی برای آنها انجام داده و در عوض پول و اطلاعاتی در مورد افرادی که در تعقیبشان بود بدست آورد. سرانجام نیکو از طریق رومن با بسیاری از خلافکاران سرشناس شهر آشنا شد.
در ابتدا نیکو کار را با پسر عمویش در بروکر شروع و به او کمک کرد تا کسانی که تهدیدش می کردند را از سر راه بردارد و همچنین کار آژانسش را توسعه دهد. بعد از کشتن ولادمیر، یک تبهکار روسی با دوستان با نفوذ بسیار، نیکو با رئیس مافیای روسی، میخائیل فاستین، و همکارش دیمیتری رسکولاف آشنا شد و کار برای آنها را آغاز کرد. چندی بعد فاستین سفارش قتل پسر رقیبش، پتروویچ، را به نیکو داد، و بعد از آن نیکو برای اینکه خود و پسرعمویش از خشم پتروویچ در امان بمانند، به دستور دیمیتری، فاستین را به قتل رساند. طولی نکشید که دیمیتری نشان داد شریک بلغارین، که حالا در شهر آزادی اقامت داشت، است و به نیکو خیانت کرد. نیکو و رومن بعد از اینکه آپارتمان و آژانس تاکسی شان در آتش سوخت، ناچار از بورکر گریحتند.
نیکو به بوهان نقل مکان کرد و در آنجا با چندین تن از دلالان مواد مخدر، از جمله الیزابت تورس ملاقات کرد. او با خانواده خلافکار ایرلندی مکرری و دووین فورج، یک خلافکار بازنشسته افسرده و ری بوکینو، یکی از اطرافیان خانواده پگارینو آشنا شد. طولی نکشید که او کار با جیمی پگارینو را نیز آغاز کرد و بعد از مدتی کار برای این افراد، توانست یک آپارتمان خوب دست و پا کرده و زندگی سطح بالایی را آغاز کند؛ با این حال همچنان در پیدا کردن آن فرد خائن، ناکام مانده بود.
سرانجام نیکو فلوریان کراویچ را پیدا کرد، اما دریافت که او یک همجنسگرا شده که با شهردار شهر آزادی، برایس داکینز، بطور پنهانی ارتباط دارد و در تلاش برای فراموش کردن گذشته است؛ از این رو نیکو به این نتیجه رسید دارکو برویچ شخصی است که به آنها خیانت کرده. بعنوان پاداش کار برای یک سازمان مرموز دولتی، آنها برویچ را پیدا کرده و کت بسته نزد نیکو آوردند. آنگاه نیکو بهمراه رومن فرصت داشت دارکو را مجازات کند؛ در بازی این انتخاب به بازیکن داده میشود که دارکو را بکشد یا او را به حال خود رها کند. اگر نیو دارکو را بکشد بعداً در می یابد که وضع روحی اش بهتر نشده است. اگر اجازه زندگی به دراکو بدهد، ابتدا از کارش مایوس میشود اما بعداً به این نتیجه می رسد که کار درست را انجام داده است.
مدتی بعد نیکو با یک موقعیت جدید مواجه شد، همکاری با دیمیتری رسکولاف، که دشمن درجه یک اش بود، برای انجام یک معامله بزرگ هروئین. بار دیگر او دو انتخاب دارد: یکی اینکه دوباره با دیمیتری همکاری کند، و دیگری اینکه به کشتی ای که دیمیتری در آن است رفته و او را بکشد. در صورت انتخاب راه اول دیمیتری یک مامور را به جشن عروسی رومن فرستاده و رومن در این جریان کشته می شود، اما با انتخاب راه دوم کیت مک رری، دوست دختر نیکو، در مراسم عروسی رومن توسط جیمی پگارینو به قتل می رسد. در ادامه این دو حادثه متفاوت نیکو به کمک افرادی که در شهر می شناسد، در هر دو حالت دیمیتری را می کشد و یا جیمی پگارینو را پیدا کرده و به قتل می رساند. در نهایت نیکو در بحر رویای امریکایی فرو رفته و می فهمد که آن چیزی جز یک رویای پوچ نیست که هیچ کس نمیتواند به آن دست یابد.
شخصیت
بنظر می آید نیکو از نظر شخصیتی کمی سطح پایین باشد، اما حامی فوق العاده ای برای اعضای خانواده و دوستانش، بخصوص رومن است. در طول بازی اکثر دخترهایی که با او آشنا میشوند به او می گویند که شخصیت پیچیدهای دارد و خیلی نجیب به نظر می رسد. او یک فرد منطقی است، و چندین بار در طول بازی مشاهده می کنیم که درگیریهای بین دو نفر یا دو گروه را بدون بکارگیری خشونت حل می کند. البته او نشان داده که در مقابل خیانت و رفتارهای این چنینی تاب نمیآورد. نیکو شخصی مهربان به نظر میرسد؛ در بازی، بازیکن می تواند توسط نیکو به کمک بعضی افراد در خیابان که مشکلی دارند، برود، همچنین در قسمت دیگری از بازی او خانواده دوستش را که یکی از اعضای خانوادهشان از دست دادهاند دلداری داده و به آنها کمک می کند. بنظر می آید او نسبت به بقیه آشنایانش عاقلتر و دارای شخصیت کاملتری باشد. با این حال خیلی کم پیش می آید که از حرف خودش برگردد، برای مثال وقتی که فرانسیس مکرری از نیکو می خواهد مردی را که او را تهدید کرده است، از سر راه بردارد-نیکو اعلام میکند تنها در صورتی قبول خواهد کرد که فرانسیس پول مناسبی برای این کار بپردازد، و وقتی که فرانسیس می گوید این مرد به کودکان مواد مخدر می فروشد، نیکو باز هم سر حرفش مانده و می گوید: "دنیا پر از آدمهای بد است، آقای مکرری".
او بعضی از ویژگیهای شخصیتی را نیز از زمان جنگ با خود همراه دارد؛ او همراهانش را بخاطر اینکه در شرایط خطرناک همه چیز را به بازی می گیرند، سرزنش می کند. بزرگترین ضعف نیکو این است که قادر نیست گذشته را فراموش کند-و همین ضعف، زمانی که تصمیم می گیرد کسانی که در جنگ به او و گروهشان خیانت کردهاند را پیدا کند، بارها به ضررش تمام میشود. نیکو چندین بار بخاطر ضعفی که دارد از سوی دوستانش، مخصوصا رومن مورد انتقاد قرار می گیرد. علاوه بر آن نیکو عقیده دارد یکی از اصلیترین دلایلی که او را به امریکا کشانده، فراموش کردن و خاتمه دادن به خاطرات گذشتهاش از جنگ است. نیکو با مواد مخدر میانه ای ندارد-او پیشنهاد جیکاب را برای کشیدن حشیش رد می کند، همچنین گهگاه تنفر خود را از هروئین ـی که معامله می کردند، اعلام می کند.
اتومبیلدزدی بزرگ: موسیقی متن
اتومبیلدزدی بزرگ: موسیقی متن آلبوم موسیقی متن بازی گرند دفت اوتو که در سال ۱۹۹۷ توسط دیامای دیزاین که امروزه با نام راکاستار نرت میشناسیم، منتشر شد. کولین آندرسون، کرگ کونر و گرنت میدلتون آهنگسازان این آلبوم هستند.
ترکهای آلبوم
اتومبیلدزدی بزرگ: موسیقی متن
شماره عنوان مدت
1. «The Fix FM» ۷:۳۳
2. «Head Radio FM» ۹:۳۹
3. «Radio 76 (On 197.6 FM)» ۹:۴۳
4. «N-CT FM» ۷:۲۷
5. «Brooklyn Underground 77.7» ۸:۴۷
6. «It's Unleashed on 93.5 FM» ۱۱:۰۱
7. «The Fergus Buckner Show» ۳:۱۳
8. «Title Music» ۲:۱۷
اتومبیلدزدی بزرگ: ۱۹۶۹، لندن
اتومبیلدزدی بزرگ: ۱۹۶۹، لندن (به انگلیسی: Grand Theft Auto: London, 1969) بستهی ماموریتی از بازی اتومبیلدزدی بزرگ و دومین بازی از سری اتومبیلدزدی بزرگ است که در تاریخ ۳۱ مارس ۱۹۹۹ برای ویندوز و ۳۰ آوریل ۱۹۹۹ برای پلیاستیشن به بازار عرضه شد. این بازی از همانند بازی اتومبیلدزدی بزرگ از یک موتور استفاده شده است و به همین دلیل گرافیک و گیمپلی آن شباهت زیادی به نسخه اول دارد. این نسخه، اولین بستهی ماموریتیای بود که برای پلیاستیشن عرضه شد.
موسیقی متن
اتومبیلدزدی بزرگ: ۱۹۶۹، لندن
شماره عنوان مدت
1. «Bush Sounds» ۴:۴۳
2. «Title Music» ۱:۳۱
3. «Heavy Heavy Monster Sound» ۵:۴۵
4. «Blow Upradio» ۱:۵۵
5. «Kaleidoscope» ۳:۱۲
6. «Sound of Soho» ۵:۰۰
7. «Radio Penelope» ۷:۰۱
8. «Radio Andorra» ۲:۲۲
9. «Westminster Wireless» ۷:۱۸
10. «Radio 7» ۵:۴۸
11. «Police Radio Track» ۳:۱۰
12. «GTA Pomp» ۲:۴۶
13. «GTA Spy Theme» ۳:۰۰
14. «Austin Allegro Chase» ۳:۱۴
15. «Ambient» ۱:۰۹
راکاستار گیمز (به انگلیسی: Rockstar Games) یک شرکت توسعهدهنده و ناشر بازیهای ویدئویی در نیویورک، که مالک اصلی آن شرکت تیک-تو اینتراکتیو است. این شرکت به دلیل توسعهٔ بازیهایی همچون سری اتومبیلدزدی بزرگ، سری مکس پین، ال. ای. نویر، بولی، سری شکارچی انسان، سری باشگاه شبانه و رزمندگان و همچنین استفاده از سبک دنیای آزاد به شهرت بسیار رسید.

راکاستار اولین بار در سال ۱۹۹۸ در نیویورک به وسیلهٔ سم و دن هوسر، تری دونوان، جیمی کینگ و گری فورمن، توسعهدهندههای انگلیسی، ساخته شد. دفتر مرکزی شعبه اصلی راکاستار در نیویورک (که با نام راکاستار انوایاس شناخته میشود) و در نزدیکی محلهٔ سوهوی آن شهر است.
در فوریه سال ۲۰۱۴، کپیهای بازیهای راکاستار، به ۲۵۰ میلیون کپی رسید و بیشتر موفقیتش را مدیون سری بازیهای اتومبیلدزدی بزرگ است که تنهایی ۱۵۷٫۵ میلیون فروش رفت. در مارس ۲۰۱۴ نیز راکاستار جایزه فلوشیپ آکادمی بفتا برای سری بازیهای اتومبیلدزدی بزرگ کسب کرد.
راک استار استودیوهای متعددی در نقاط مختلف جهان دارد؛ که میتوان استودیوی راکاستار نرت را از مشهورترین آنها نام برد.
بازیهای ساخته شده توسط راکاستار
سری اتومبیلدزدی بزرگ (۱۹۹۷-تاکنون)
سری باشگاه شبانه (۲۰۰۰-تاکنون)
سری مکس پین (۲۰۰۱-تاکنون)
سری شکارچی انسان (۲۰۰۳-تاکنون)
سری سرخپوست مرده (۲۰۰۴-تاکنون)
رزمندگان (۲۰۰۵)
بولی (۲۰۰۶)
ال. ای. نویر (۲۰۱۱)
راکاستار ژاپن
راکاستار ژاپن از شرکتهای تابعهی راکاستار گیمز که مکانش در کشور ژاپن است. این شرکت بازیهای راکاستار را در آسیا منتشر میکند.
راکاستار لینکلن
راکاستار لینکلن (به انگلیسی: Rockstar Lincoln)، شرکت بریتانیایی توسعهدهنده بازیهای ویدئویی از شرکتهای تابعهی راکاستار گیمز که مکانش در لینکلن، انگلستان است. این شرکت جوابگوی تست و ترجمه بازیهای ویدئویی راکاستار دیگر شرکتهای راکاستار است.
راکاستار نرت
راکاستار نرت (به انگلیسی: Rockstar North) یک توسعهدهنده بازیهای ویدئویی اسکاتلندی است. این شرکت بخشی از راکاستار گیمز، و متعلق به تیک-تو اینتراکتیو است. راکاستار نرت توسعه دهندهٔ اصلی سری اتومبیلدزدی بزرگ از جمله اتومبیلدزدی بزرگ ۳، اتومبیلدزدی بزرگ: وایس سیتی، و اتومبیلدزدی بزرگ: سن آندریاس میباشد.
راکاستار سندیگو
راکاستار سندیگو (به انگلیسی: RockStar San Diego) نام یک استودیوی بازیسازی آمریکایی است که عمده شهرت خود را مدیون ساخت دو بازی سرخپوست مرده: رستگاری و سرخپوست مرده: ششلول است.
این استودیو زیرمجموعه شرکت راک استار گیمز محسوب می شود. استودیو راکاستار سندیگو تنها استودیوی راکاستار است که از موتور بازی پیشرفته راکاستار برای بازیهایش از جمله اتومبیلدزدی بزرگ ۴ استفاده کرده است.
بازی اکشن-ماجراجویی
بازی اکشن-ماجراجویی (به انگلیسی: Action-adventure game) سبکی در بازی رایانهای است که خود زیرمجموعهٔ سبک اکشن قرار میگیرد، بازیکن با بازی در این سبک، علاوه بر شرکت در صحنههای اکشن، در عمل درگیر داستان بازی نیز خواهید شد. همراه شدن صحنههای اکشن با ماجراجوییهایی مانند پنهانکاری و حل پازلهای گوناگون، از جمله عناصر تشکیلدهنده این سبک از بازیها بهشمار میروند. بازیهای ندانسته، توم ریدر، کیش یک آدمکش و اسپیلنترسل در این سبک قرار میگیرند.
لوئیز فرناندو لوپز
لوئیز فرناندو لوپز شخصیت خیالی قابل بازی در اتومبیلدزدی بزرگ ۴: حکایت گی تونی است که در که در لیبرتی سیتی زندگی میکند. او مباشر آنتونی پرینس (به انگلیسی: Anthony Prince) مشهور به گِی تونی (تونی همجنسگرا) (به انگلیسی: Gay Tony)، مالک چندین باشگاه شبانه در آمریکا است. در داستان بازی، لوئیز لوپز به همراه گی تونی درگیر ماجرای سرقت الماسهای دو میلیون دلاری میشود که نیکو بلیک، جانی کلبیتز (که برای ری باچینو کار میکند) و رِی بولگارین نیز به دنبال آن هستند. در این ماجرا حوادث بسییار مرگباری برای لوئیز فرناندو لوپز و گی تونی رخ میدهد اما یک مرد ثروتمند عرب به نام یوسف امیر با آنان شریک میشود و آنها را نجات میدهد اما به هر حال در پایان ماجرا، یک بیخانمان الماسها را که در آشغالدانی گم شدهبود پیدا میکند و به ثروت میرسد.
دربارهٔ لوئیز
او دورگهای سیاه و سفید است. مادر او در لیبرتی سیتی زندگی میکند. همچنین دو دوست با وفا دارد که در هر شرایطی او را کمک میکنند نام این دو هنریکه و آرماندو میباشد. لوئیز، نیکو بلیک و جانی کلبیتز در سه بازی اتومبیلدزدی بزرگ ۴، اتومبیلدزدی بزرگ ۴: حکایت گی تونی و اتومبیلدزدی بزرگ ۴: گمشده و نفرینشده هستند و با هم ارتباط دارند.
فهرست شخصیتهای اتومبیل دزدی بزرگ ۴
شخصیتهای اصلی بازی اتومبیل دزدی بزرگ ۴ معرفی شدهاند.
نیکو بلیک
نیکو در بازی بهعنوان یک شخصیت خلافکار معرفی میشود. این بخاطر فعالیتهای مجرمانه او در زندگی اش است. کارهایی مانند کشتن، فروختن و قاچاق انسانها. بعد از متقاعد شدنش توسط پسرعمو رومن حالا او میخواهد زندگی تازهای را در شهر آزادی شروع کند.
رومن بلیک
آقای رومن پسر عموی نیکو هست. او در شهر آزادی زندگی میکند. علاقه شدید به زنان - خوش گذارانیهای شبانه - ماشینهای سرعت و بهروزکردن آنهاست و در کل شغل خاصی جز این کار ندارد و تمام طول روز را به انجام فعالیتها در این زمینه میپردازد.
ولاد
جناب ولاد بزرگترین و در اصطلاح گردنکلفتترین شخصیت بازی و رئیس بزرگترین دسته اراذل و اوباش شهر میباشد. او کار عظیم خود را با معاملات کوچک با گروهی انجام میدهد و رفتهرفته با افرادی از کشور روسیه وارد بازی بزرگ و خطرناکی میشود. از اینجا داستان جنایتهای این مرد آغاز میشود شما در ابتدا توسط رومان(پسر عمویتان) با وی (ولاد) دوست شده ولی در ادامه مجبور به کشتن وی می شوید و این آغاز ورود شما به ماجراهای هیجان انگیز این بازی است.
الیزابتا
او دلال خردهفروش و عمدهفروش داروهای کمیاب و اعتیاد آور است. خانم الیزابتا شخصیتی آرام دارد که ناگهان در خورد کارهای خرید و فروش خود دست به فروش و معامله داروهای اعتیاد آور و در کل مواد مخدری که حاصل آن به اعتیاد و سود آوری میباشد دست مییابد. در پی این عمل خود، کار خود را از عامیانه به مخفیانه تغییر میدهد و حال او جز یکی از گروهای شرور شهر میشود.
مانی
مانی شخصتی مقدر است که زندگی سختی را در بین اراذل و اوباش به پا کرده و بیشتر فعالیتش، معطوف به شعارهای ضد قانون یا درخواستی و دیوار نوشته هاست. او عاشق هیپهاپ و breakdancing میباشد. او نیز در پی کشمکشهای به وجود آمده در بین گروههای محلی و خیابانی وارد جنایت میشود.
بروس کیبوتس
معنای واقعی مرد مدرن در شهر همین بروسی هست. او مردی لارج و عاشق مطالعه مجلهها و زنان - لوارم ورزشی و تفریحی شخصی میباشد. اما ناگهان اتفاقاتی به خاطر اندکی پول او را به کام سیاهی میبرد.
نیکو بلیک
نیکو بلیک یا نیکو بلیچ (صربی سیریلیک: Нико Белић - صربی لاتین: Niko Belić) شخصیتی ساختگی در مجموعه بازی رایانهای اتومبیلدزدی بزرگ است. او نقش اصلی و شخصیت قابل بازی در اتومبیل دزدی بزرگ ۴ است.
مقدمه
نیکو به عنوان شخصیت اصلی در بازی اتومبیل دزدی بزرگ 4 نقش دارد. او یک سرباز سابق 30 ساله است که برای فرار از گذشتهٔ تلخ و در جستجوی «رویای امریکایی» به شهر آزادی آمده است. او توسط پسر عمویش، رومن بلیک، به آمدن به امریکا ترغیب شده، کسی که در نامه هایش به نیکو ادعا داشت که زندگی عالی با زنهای زیبا، ماشینهای آخرین مدل و پول بسیار در امریکا دارد. اما بعداً مشخص میشود که تمام اینها دروغی بیش نبوده است، رومن فقط یک آژانس تاکسی تلفنی در حال ورشکستگی دارد، مبلغ زیادی بدهی بالا آورده و تمام خلافکاران شهر برای سر او جایزه گذاشتهاند. در واقع رومن با آگاهی از گذشته وحشتناک پسر عمویش، با این امید که نیکو او را از دست طلبکارانش نجات دهد، یا حتی دروغ او را به واقعیت تبدیل کند، وی را به امریکا کشانده است. با اینحال نیکو برای آمدن به امریکا دلایل دیگری هم در پشت پرده داشت، که در طول داستان بازی مشخص میشود. نیکو علاوه بر زبان انگلیسی، صربی هم صحبت می کند.
زندگی نامه
ملیت نیکو دقیقاً مشخص نشده، با این حال او به زبان صربی صحبت می کند. پدر نیکو یک دائمالخمر بوده که مدام بر او، مادر و برادرش (که در جنگ کشته شد) پرخاش می کرده است. میلیسا، مادر نیکو، که مادری دلسوز و مهربان بود از اینکه پسرش در چنین وضعیت سختی زندگی می کرد ناراحت بود. زیرا نیکو در دوران جنگهای یوگوسلاوی رشد می کرد، جنگی که بزودی نیکو که یک جوان خشمگین بود در آن شرکت کرد. نیکو شاهد بیرحمیهای بسیاری در جنگ بود، مانند قتلعام و قطعه قطعه کردن 50 کودک، که باعث شد همیشه دید بدگامانه ای در زندگی اش داشته باشد، همراه با باری از حسرت و پشیمانی و افسردگی. خاطره مهم نیکو از جنگ زمانی است که گروه 15 نفره آنها که همگی مردان جوانی از دهکدهٔ او بودند، توسط دشمن قافلگیر شدند. او توانست از آن حمله فرار کرده و جان سالم بدر ببرد، اما چند هفته بعد دریافت که این حمله به دنبال خیانت یکی از اعضای گروه خودشان روی داده است. پس به جایی بازگشت که دوستانش توی گودال به خاک سپرده شده بودند، آنها را شمرد و هریک را شناسایی کرد، در نهایت دریافت که بجز او دو نفر دیگر هم جان سالم بدر بردهاند: فلوریان کراویچ و دارکو برویچ. نیکو با خودش پیمان بست که فرد خائن را پیدا کند، نه فقط برای انتقام، قصد دیگر او التیام بخشیدن به وضع روحیاش بود و بازگشتن به زندگی خودش. علاوه بر این، نیکو در تمرینهای ابتدایی ارتش مهارتهای بسیاری را نیز آموخت، از جمله نبرد نزدیک، تیراندازی و شنا.
زمانی که جنگ به پایان رسید، نیکو بسختی یک شغل پیدا کرد و به زندگی عادی بازگشت. پسر عمویش رومن قبل از شروع جنگ به شهر آزادی در امریکا رفته بود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. نیکو که چیزی جز خشونت نمی شناخت، سر شغل سابقش زیاد دوام نیاورد و بزودی وارد دنیای تبهکاران، مافیای صبری شد و 10 سال بعدی زندگی اش را اینطور گذراند، اما در این مدت به دنبال دو نفر دیگری که از آن حمله جان سالم بدر برده بودند نیز می گشت. در این دوران او یک بار برای مدتی کوتاه دستگیر شد. بعد از آزادی به گروه یک روس بنام ری بلغارین که کار اصلیاش قاچاق انسان بود، پیوست. سرانجام نیکو دریافت فلوریان کراویچ، یکی از آن دو تن که در دنبالشان بود در شهر آزادی در امریکا زندگی می کند.
طی یکی از قاچاقها به ایتالیا، کشتی کوچکی که نیکو روی آن کار می کرد در دریای ادریانیک در یک مایلی ساحل غرق شد. هرچند نیکو توانست خود را به ساحل برساند، اما چیز دیگری از کشتی باقی نماند. بلغارین که دنبال یک مقصر میگشت، نیکو را به این متهم کرد که با پول از کشتی فرار کرده. نیکو این را رد کرد، اما بلغارین باور نمی کرد و بسیار قویتر از آن بود که بتوان با او مخالفت کرد. از این رو نیکو به یک ناوگان بازرگانی دریایی ملحق شد تا از بلغارین فرار کند. او هفت ماه بعد را روی دریا گذراند، و در این مدت به دعوت پسر عمویش رومن برای آمدن به شهر آزادی در امریکا فکر کرد. رومن از نیکو میخواست به شهر آزادی بیاید تا زندگی اشرافیاش در یک کاخ، اتومبیلهای آخرین مدل، پول و زنهای زیبا را با او تقسیم کند. این دعوت بسیار نیکو را وسوسه کرد، اما دلایل دیگرش برای پذیرفتن دعوت رومن، پیدا کردن فلوریان کراویچ و دور شدن از بلغارین بود.
بعد از رسیدن به شهر آزادی نیکو فهمید که داستانهای پسر عمویش رومن چیزی جز یک دروغ بزرگ نبوده است، او در واقع در یک آپارتمان کوچک و کثیف زندگی میکند و جز یک آژانس تاکسی تلفنی کوچک چیزی ندارد و علاوه بر آن سر شرط بندی به بسیاری از خلافکاران گردن کلفت شهر بدهکار است. مهارت هایی که نیکو در گذشته سختش بدست آورده بود در اینجا برای رومن مفید واقع شد و نیکو بزودی رومن را از شر کسانی که او را تهدید می کردند خلاص کرد. طولی نکشید که رومن نیکو را به دوستان و حتی دشمنانش معرفی کرد و نیکو از این راه توانست کارهایی برای آنها انجام داده و در عوض پول و اطلاعاتی در مورد افرادی که در تعقیبشان بود بدست آورد. سرانجام نیکو از طریق رومن با بسیاری از خلافکاران سرشناس شهر آشنا شد.
در ابتدا نیکو کار را با پسر عمویش در بروکر شروع و به او کمک کرد تا کسانی که تهدیدش می کردند را از سر راه بردارد و همچنین کار آژانسش را توسعه دهد. بعد از کشتن ولادمیر، یک تبهکار روسی با دوستان با نفوذ بسیار، نیکو با رئیس مافیای روسی، میخائیل فاستین، و همکارش دیمیتری رسکولاف آشنا شد و کار برای آنها را آغاز کرد. چندی بعد فاستین سفارش قتل پسر رقیبش، پتروویچ، را به نیکو داد، و بعد از آن نیکو برای اینکه خود و پسرعمویش از خشم پتروویچ در امان بمانند، به دستور دیمیتری، فاستین را به قتل رساند. طولی نکشید که دیمیتری نشان داد شریک بلغارین، که حالا در شهر آزادی اقامت داشت، است و به نیکو خیانت کرد. نیکو و رومن بعد از اینکه آپارتمان و آژانس تاکسی شان در آتش سوخت، ناچار از بورکر گریحتند.
نیکو به بوهان نقل مکان کرد و در آنجا با چندین تن از دلالان مواد مخدر، از جمله الیزابت تورس ملاقات کرد. او با خانواده خلافکار ایرلندی مکرری و دووین فورج، یک خلافکار بازنشسته افسرده و ری بوکینو، یکی از اطرافیان خانواده پگارینو آشنا شد. طولی نکشید که او کار با جیمی پگارینو را نیز آغاز کرد و بعد از مدتی کار برای این افراد، توانست یک آپارتمان خوب دست و پا کرده و زندگی سطح بالایی را آغاز کند؛ با این حال همچنان در پیدا کردن آن فرد خائن، ناکام مانده بود.
سرانجام نیکو فلوریان کراویچ را پیدا کرد، اما دریافت که او یک همجنسگرا شده که با شهردار شهر آزادی، برایس داکینز، بطور پنهانی ارتباط دارد و در تلاش برای فراموش کردن گذشته است؛ از این رو نیکو به این نتیجه رسید دارکو برویچ شخصی است که به آنها خیانت کرده. بعنوان پاداش کار برای یک سازمان مرموز دولتی، آنها برویچ را پیدا کرده و کت بسته نزد نیکو آوردند. آنگاه نیکو بهمراه رومن فرصت داشت دارکو را مجازات کند؛ در بازی این انتخاب به بازیکن داده میشود که دارکو را بکشد یا او را به حال خود رها کند. اگر نیو دارکو را بکشد بعداً در می یابد که وضع روحی اش بهتر نشده است. اگر اجازه زندگی به دراکو بدهد، ابتدا از کارش مایوس میشود اما بعداً به این نتیجه می رسد که کار درست را انجام داده است.
مدتی بعد نیکو با یک موقعیت جدید مواجه شد، همکاری با دیمیتری رسکولاف، که دشمن درجه یک اش بود، برای انجام یک معامله بزرگ هروئین. بار دیگر او دو انتخاب دارد: یکی اینکه دوباره با دیمیتری همکاری کند، و دیگری اینکه به کشتی ای که دیمیتری در آن است رفته و او را بکشد. در صورت انتخاب راه اول دیمیتری یک مامور را به جشن عروسی رومن فرستاده و رومن در این جریان کشته می شود، اما با انتخاب راه دوم کیت مک رری، دوست دختر نیکو، در مراسم عروسی رومن توسط جیمی پگارینو به قتل می رسد. در ادامه این دو حادثه متفاوت نیکو به کمک افرادی که در شهر می شناسد، در هر دو حالت دیمیتری را می کشد و یا جیمی پگارینو را پیدا کرده و به قتل می رساند. در نهایت نیکو در بحر رویای امریکایی فرو رفته و می فهمد که آن چیزی جز یک رویای پوچ نیست که هیچ کس نمیتواند به آن دست یابد.
شخصیت
بنظر می آید نیکو از نظر شخصیتی کمی سطح پایین باشد، اما حامی فوق العاده ای برای اعضای خانواده و دوستانش، بخصوص رومن است. در طول بازی اکثر دخترهایی که با او آشنا میشوند به او می گویند که شخصیت پیچیدهای دارد و خیلی نجیب به نظر می رسد. او یک فرد منطقی است، و چندین بار در طول بازی مشاهده می کنیم که درگیریهای بین دو نفر یا دو گروه را بدون بکارگیری خشونت حل می کند. البته او نشان داده که در مقابل خیانت و رفتارهای این چنینی تاب نمیآورد. نیکو شخصی مهربان به نظر میرسد؛ در بازی، بازیکن می تواند توسط نیکو به کمک بعضی افراد در خیابان که مشکلی دارند، برود، همچنین در قسمت دیگری از بازی او خانواده دوستش را که یکی از اعضای خانوادهشان از دست دادهاند دلداری داده و به آنها کمک می کند. بنظر می آید او نسبت به بقیه آشنایانش عاقلتر و دارای شخصیت کاملتری باشد. با این حال خیلی کم پیش می آید که از حرف خودش برگردد، برای مثال وقتی که فرانسیس مکرری از نیکو می خواهد مردی را که او را تهدید کرده است، از سر راه بردارد-نیکو اعلام میکند تنها در صورتی قبول خواهد کرد که فرانسیس پول مناسبی برای این کار بپردازد، و وقتی که فرانسیس می گوید این مرد به کودکان مواد مخدر می فروشد، نیکو باز هم سر حرفش مانده و می گوید: "دنیا پر از آدمهای بد است، آقای مکرری".
او بعضی از ویژگیهای شخصیتی را نیز از زمان جنگ با خود همراه دارد؛ او همراهانش را بخاطر اینکه در شرایط خطرناک همه چیز را به بازی می گیرند، سرزنش می کند. بزرگترین ضعف نیکو این است که قادر نیست گذشته را فراموش کند-و همین ضعف، زمانی که تصمیم می گیرد کسانی که در جنگ به او و گروهشان خیانت کردهاند را پیدا کند، بارها به ضررش تمام میشود. نیکو چندین بار بخاطر ضعفی که دارد از سوی دوستانش، مخصوصا رومن مورد انتقاد قرار می گیرد. علاوه بر آن نیکو عقیده دارد یکی از اصلیترین دلایلی که او را به امریکا کشانده، فراموش کردن و خاتمه دادن به خاطرات گذشتهاش از جنگ است. نیکو با مواد مخدر میانه ای ندارد-او پیشنهاد جیکاب را برای کشیدن حشیش رد می کند، همچنین گهگاه تنفر خود را از هروئین ـی که معامله می کردند، اعلام می کند.
اتومبیلدزدی بزرگ: موسیقی متن
اتومبیلدزدی بزرگ: موسیقی متن آلبوم موسیقی متن بازی گرند دفت اوتو که در سال ۱۹۹۷ توسط دیامای دیزاین که امروزه با نام راکاستار نرت میشناسیم، منتشر شد. کولین آندرسون، کرگ کونر و گرنت میدلتون آهنگسازان این آلبوم هستند.
ترکهای آلبوم
اتومبیلدزدی بزرگ: موسیقی متن
شماره عنوان مدت
1. «The Fix FM» ۷:۳۳
2. «Head Radio FM» ۹:۳۹
3. «Radio 76 (On 197.6 FM)» ۹:۴۳
4. «N-CT FM» ۷:۲۷
5. «Brooklyn Underground 77.7» ۸:۴۷
6. «It's Unleashed on 93.5 FM» ۱۱:۰۱
7. «The Fergus Buckner Show» ۳:۱۳
8. «Title Music» ۲:۱۷
اتومبیلدزدی بزرگ: ۱۹۶۹، لندن
اتومبیلدزدی بزرگ: ۱۹۶۹، لندن (به انگلیسی: Grand Theft Auto: London, 1969) بستهی ماموریتی از بازی اتومبیلدزدی بزرگ و دومین بازی از سری اتومبیلدزدی بزرگ است که در تاریخ ۳۱ مارس ۱۹۹۹ برای ویندوز و ۳۰ آوریل ۱۹۹۹ برای پلیاستیشن به بازار عرضه شد. این بازی از همانند بازی اتومبیلدزدی بزرگ از یک موتور استفاده شده است و به همین دلیل گرافیک و گیمپلی آن شباهت زیادی به نسخه اول دارد. این نسخه، اولین بستهی ماموریتیای بود که برای پلیاستیشن عرضه شد.
موسیقی متن
اتومبیلدزدی بزرگ: ۱۹۶۹، لندن
شماره عنوان مدت
1. «Bush Sounds» ۴:۴۳
2. «Title Music» ۱:۳۱
3. «Heavy Heavy Monster Sound» ۵:۴۵
4. «Blow Upradio» ۱:۵۵
5. «Kaleidoscope» ۳:۱۲
6. «Sound of Soho» ۵:۰۰
7. «Radio Penelope» ۷:۰۱
8. «Radio Andorra» ۲:۲۲
9. «Westminster Wireless» ۷:۱۸
10. «Radio 7» ۵:۴۸
11. «Police Radio Track» ۳:۱۰
12. «GTA Pomp» ۲:۴۶
13. «GTA Spy Theme» ۳:۰۰
14. «Austin Allegro Chase» ۳:۱۴
15. «Ambient» ۱:۰۹
4:20 am
رضا صادقی
رضا صادقی، خواننده موسیقی پاپ ایرانی اهل بندرعباس است.
زندگی
او در ۲۵ مرداد سال ۱۳۵۸ در بندر عباس به دنیا آمد. ابتدا کار خود را با تلاوت قرآن آغاز کرد. علاقهمندی او به موسیقی موجب شد که او مسیرش را به آن سمت تغییر دهد. او در ۲۰ بهمن ۹۰ با دختری ایرانی که ساکن آلمان بوده عقد و یک سال بعد ازدواج کرد. 2 سال بعد از ازدواج خود دارای دختری به اسم تیارا میشود . تیارا اولین فرزند رضا صادقی است که در بهمن سال 1392 به دنیا آمده است .

زندگی حرفهای
اولین تجربهٔ او در موسیقی به آهنگ راز عشق در سال ۱۳۷۱ باز میگردد. او در سال ۱۳۷۲ اولین آلبوم خود را با همین نام ارائه کرد. بعد از آن همکاری خود را با گروه هنری کیمیا آغاز کرد و آلبومهای گل لاله، رویای شیرین و مستانه و دیوانه را عرضه کرد. بعد از آلبوم گل لاله همکاری خود را با گروه کیمیا قطع کرده و برای پیشرفت در کار به تهران آمد.
علاقهٔ او به هنرمندانی همچون چشم آذر و بابک بیات باعث شد تا آثار او تحت تاثیر آنها قرار گیرد. او در بعضی کارهای خود از اشعار مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری استفاده کردهاست. او تا امروز نزدیک به ۱۲۰ ترانه در قالب ۸ آلبوم ارائه کردهاست. او که به مشکی پوش معروف است از ۲۵ مرداد ۱۳۷۲ لباس مشکی بر تن میکند. آغار معروفیت او به ترانهٔ مشکی رنگ عشقه در آلبوم مشکی رنگ عشقه بر میگردد. وی پس از مشکی رنگ عشقه آلبوم پیرهن مشکی را بصورت رسمی ارائه کرد. آلبوم وایسا دنیا دومین البوم رسمی وی بود که موجی عظیم ایجاد کرد و برترین آهنگ دهه ۸۰ ایران شد.. در نظر سنجی شبکه من و تو و در بخش ترانههای ماندگار این اهنگ رتبه ۲۸ ام و بالاترین رتبه خوانندههای داخلی را کسب کرد. وی مستندی به نام رمز شب را روانه بازار کرد که حقایق در مورد زندگی و کار خود اعلام کرد. بهنام ابطحی موسیقی فیلم سینمایی"پایان دوم" به کارگردانی یعقوب غفاری را ساخته است که رضا صادقی نیز ترانههای این فیلم سینمایی را میخواند.
وی در سال ۱۳۹۰ آلبوم دیگری به نام آلبوم دیگه مشکی نمیپوشم! را ارائه کرد. تراک ۵ این آلبوم به همین نام است. در پی اعلام نام این البوم شایعات نادرستی مبنی بر اتمام مشکی پوشی وی بیان میشد که پس از توضیحات خود رضا صادقی و قسمت پایانی این ترک مشخص شد که در این ترانه رضا صادقی میگوید: واسه رفتن از این دنیا دیگه مشکی نمیپوشم! در این آلبوم شعر ۱۲ آهنگ را خود رضا صادقی گفته است. این آلبوم قرار بود با نامهای ۱۲۱ و یادگاری منتشر شود که یه این نام تغییر کرد.
رضا صادقی در فیلمی با نام بی خداحافظی بازی کرد که قسمت خیلی کوتاهی از زندگی خود وی نیز در این فیلم بوده است.
او با بابک جهانبخش یکی از خوانندگان مطرح ایرانی رابطه خوبی دارد، حتی در آلبوم من و بارون بابک جهانبخش یک ترک به همراه هم خواندند. همچنین وی در آلبوم تو محکومی به برگشتن خشایار اعتمادی تراکی به نام "نمیدونی و میدونم" با او هم خوانی کرد که حاشیههایی به دنبال داشت.
وی در سال 91 فعالیت های خیریه زیادی در مجموعه های خیریه انجام داد و گروهی از هوادارانش با نام دولت عـشق را تاسیس کرد.
وی در سال ۹۲ و پس از یک سال سکوت آلبوم همین... را در شرایط عجیب وارد بازار کرد... این آلبوم پیش از این قرار بود با نام عاشقتم وارد بازار شود. رضا صادقی در سال 92 استارت البومی با نام فقط گوش کن را زد.آلبوم فقط گوش کن قرار است اوایل سال 1393 وارد بازار شود .
مشکلات جسمی
وی در بچگی به بیماری سادهای مبتلا شده بود. که در تنها کلینیک موجود در بندر حضور میابد و بدلیل اشتباه دکتر و تزریق اشتباه در نخاع کلیه اعضای بدن وی فلج شد که به مرور زمان تمامی بدن وی مداوا شد و فقط در قسمت زانوهای پایش ضعفی ایجاد شد.
آلبومها
۱۹۹۲ / ۱۳۷۲ - راز عشق
۱۹۹۴ / ۱۳۷۳ - باله پرواز
۱۹۹۵ / ۱۳۷۴ - کلاغ غارغاری
۱۹۹۶ / ۱۳۷۵ - گل لاله
۱۹۹۷ / ۱۳۷۶ - بندر قدیم
۱۹۹۹ / ۱۳۷۷ - مستانه و دیوانه
۲۰۰۰ / ۱۳۷۸ - رویای شیرین
۲۰۰۰ / ۱۳۷۹ - ۱۰ ثانیه
۲۰۰۱ / ۱۳۸۰ - عاشقم من
۲۰۰۲ / ۱۳۸۱ - حکایت مشکی پوش
۲۰۰۳ / ۱۳۸۲ - مشکی رنگه عشقه
۲۰۰۳ / ۱۳۸۲ - کما
۲۰۰۴ / ۱۳۸۳ - پرچم مشکی
۲۰۰۵ / ۱۳۸۴ - دلم برات میسوزه
۲۰۰۵ / ۱۳۸۵ - پیرهن مشکی
۲۰۰۶ / ۱۳۸۶ - وایسا دنیا
۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ - چقدر سخته (غیر رسمی)
۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ - یکی بود یکی نبود
۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ - سلام آقا (دو قطعه در وصف امام حسین)
۲۰۱۰ / ۱۳۸۹ - هشت (یک قطعه در وصف امام رضا)
۲۰۱۱ / ۱۳۹۰ - آلبوم دیگه مشکی نمیپوشم
۲۰۱۳ / ۱۳۹۲ - همین...
خواننده
خواننده به زبان فارسی دری «آوازخوان»
یک موسیقیدان است که از صدای خود برای ایجاد موسیقی استفاده میکند. اغلب، خواننده با موسیقیدانان و آلتهای موسیقی همراه میشود. با وجود آنکه بسیاری از افراد برای تفریح میخوانند، تکنیک و مهارت خواندن (vocal skill)، اغلب ترکیبی از استعداد ذاتی و آموزشهای حرفهای است.[۲]
یک خوانندهٔ اصلی (lead singer)، آوازهای اصلی را برای یک آهنگ اجرا میکند؛ که درمقابل یک خوانندهٔ پشتیبان (backing singer) قرار دارد که آوازهای پشتیبان (پسزمینه) یا هارمونی را میخواند. یک استثنا موسیقی پنجقسمتهٔ بیساز گاسپل است که در آن خوانندهٔ اصلی، بلندترین صدا را در میان پنج صدا دارد و یک descant (نوعی سرود مناجاتی) را میخواند اما ملودی را اجرا نمیکند.
خوانندههای حرفهای، اغلب تحت تعلیم یک معلم موسیقی آواز قرار میگیرند.
پیشینه خوانندگی در ایران
از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند.[۳]
صدای انسانی
در موسیقی کلاسیک اروپایی و اپرا، با صداها و آوازها به مانند آلتهای موسیقی برخورد میشود. نوازندگانی که موسیقی آوازی را مینویسند، میبایست درکی از تواناییها و ویژگیهایی خواننده داشته باشند.
خوانندگان، اغلب حرفهٔ خود را پیرامون استایلهای معینی بنا میکنند. سامانههای ردهبندی صدایی تا کنون پیشرفتهایی برای دستهبندی خوانندگان بر اساس محدودهٔ صوتی (tessitura)، وزن صدایی (vocal weight) و طنین (timbre) داشتهاند. خوانندگان موسیقی دستهجمعی بر اساس محدودهٔ صدایی دستهبندی میشوند (محدودهٔ موزیکال را ببینید.) سایر دستهها عبارتاند از: سوبرت (soubrette)، هلدنتنور (heldentenor)، کالرئتوئرا (coloratura) و بسو بوفو (basso buffo).
همچنین ردههایی برای مردانی که میتوانند در محدودهٔ صدایی زنانه بخوانند وجود دارد. این نوع صدا اغلب نادر است، اما همچنان در اپرا استفاده میشود. در موسیقی باروک، بسیاری از نقشها برای خوانندگان کاستراتو (castrato) نوشته میشد. کاستراتوها، خوانندگان مردی بودند که در بچگی عمل اختهٔ صدا روی آنها انجام گرفتهاست تا از تغییر صدای آنها جلوگیری شود. یک مرد با این نوع صدا، ممکن است یک کاونترتنور (خواننده ای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد، countertenor) (مناسب برای نقشهای Castrato Alto) یا سوپرانیست (ششدانگخوان) (مناسب برای نقشهای Castrato Soprano) باشد.
خوانندگان همچنین بر اساس نوع موسیقی که میخوانند نیز تقسیمبندی میشوند، مانند خوانندگان روحانی یا سرایندگان کارتنیک.
خوانندگان اصلی و پشتیبان
در بسیاری از گروههای موسیقی جدید، یک خواننده وجود دارد که بخشهای اصلی را میخواند (خوانندهٔ اصلی) و یک یا بیش از یکی که آوازهای پشتیبان (پسزمینه) را میخواند. هدف از آوازهای پشتیبان خواندن قسمتهایی مشخص از یک ترانه است، اما کمتر از ۵۰٪، یا فقط قسمتهای تکراری با همهمههای پسزمینه را بخواند. خوانندگان پسزمینه در طی خواندنهای دستهجمعی نیز شرکت میکنند و برای ایجاد تأثیرات، ایجاد صدا میکنند. برای بعضی دلایل، بندهای با یک خوانندههای اصلی، اغلب مرد هستند. بندهای مناسب برای دو جنس (مذکر و مؤنث)، اغلب خوانندهٔ اصلی مؤنث دارند.
رضا صادقی، خواننده موسیقی پاپ ایرانی اهل بندرعباس است.
زندگی
او در ۲۵ مرداد سال ۱۳۵۸ در بندر عباس به دنیا آمد. ابتدا کار خود را با تلاوت قرآن آغاز کرد. علاقهمندی او به موسیقی موجب شد که او مسیرش را به آن سمت تغییر دهد. او در ۲۰ بهمن ۹۰ با دختری ایرانی که ساکن آلمان بوده عقد و یک سال بعد ازدواج کرد. 2 سال بعد از ازدواج خود دارای دختری به اسم تیارا میشود . تیارا اولین فرزند رضا صادقی است که در بهمن سال 1392 به دنیا آمده است .

زندگی حرفهای
اولین تجربهٔ او در موسیقی به آهنگ راز عشق در سال ۱۳۷۱ باز میگردد. او در سال ۱۳۷۲ اولین آلبوم خود را با همین نام ارائه کرد. بعد از آن همکاری خود را با گروه هنری کیمیا آغاز کرد و آلبومهای گل لاله، رویای شیرین و مستانه و دیوانه را عرضه کرد. بعد از آلبوم گل لاله همکاری خود را با گروه کیمیا قطع کرده و برای پیشرفت در کار به تهران آمد.
علاقهٔ او به هنرمندانی همچون چشم آذر و بابک بیات باعث شد تا آثار او تحت تاثیر آنها قرار گیرد. او در بعضی کارهای خود از اشعار مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری استفاده کردهاست. او تا امروز نزدیک به ۱۲۰ ترانه در قالب ۸ آلبوم ارائه کردهاست. او که به مشکی پوش معروف است از ۲۵ مرداد ۱۳۷۲ لباس مشکی بر تن میکند. آغار معروفیت او به ترانهٔ مشکی رنگ عشقه در آلبوم مشکی رنگ عشقه بر میگردد. وی پس از مشکی رنگ عشقه آلبوم پیرهن مشکی را بصورت رسمی ارائه کرد. آلبوم وایسا دنیا دومین البوم رسمی وی بود که موجی عظیم ایجاد کرد و برترین آهنگ دهه ۸۰ ایران شد.. در نظر سنجی شبکه من و تو و در بخش ترانههای ماندگار این اهنگ رتبه ۲۸ ام و بالاترین رتبه خوانندههای داخلی را کسب کرد. وی مستندی به نام رمز شب را روانه بازار کرد که حقایق در مورد زندگی و کار خود اعلام کرد. بهنام ابطحی موسیقی فیلم سینمایی"پایان دوم" به کارگردانی یعقوب غفاری را ساخته است که رضا صادقی نیز ترانههای این فیلم سینمایی را میخواند.
وی در سال ۱۳۹۰ آلبوم دیگری به نام آلبوم دیگه مشکی نمیپوشم! را ارائه کرد. تراک ۵ این آلبوم به همین نام است. در پی اعلام نام این البوم شایعات نادرستی مبنی بر اتمام مشکی پوشی وی بیان میشد که پس از توضیحات خود رضا صادقی و قسمت پایانی این ترک مشخص شد که در این ترانه رضا صادقی میگوید: واسه رفتن از این دنیا دیگه مشکی نمیپوشم! در این آلبوم شعر ۱۲ آهنگ را خود رضا صادقی گفته است. این آلبوم قرار بود با نامهای ۱۲۱ و یادگاری منتشر شود که یه این نام تغییر کرد.
رضا صادقی در فیلمی با نام بی خداحافظی بازی کرد که قسمت خیلی کوتاهی از زندگی خود وی نیز در این فیلم بوده است.
او با بابک جهانبخش یکی از خوانندگان مطرح ایرانی رابطه خوبی دارد، حتی در آلبوم من و بارون بابک جهانبخش یک ترک به همراه هم خواندند. همچنین وی در آلبوم تو محکومی به برگشتن خشایار اعتمادی تراکی به نام "نمیدونی و میدونم" با او هم خوانی کرد که حاشیههایی به دنبال داشت.
وی در سال 91 فعالیت های خیریه زیادی در مجموعه های خیریه انجام داد و گروهی از هوادارانش با نام دولت عـشق را تاسیس کرد.
وی در سال ۹۲ و پس از یک سال سکوت آلبوم همین... را در شرایط عجیب وارد بازار کرد... این آلبوم پیش از این قرار بود با نام عاشقتم وارد بازار شود. رضا صادقی در سال 92 استارت البومی با نام فقط گوش کن را زد.آلبوم فقط گوش کن قرار است اوایل سال 1393 وارد بازار شود .
مشکلات جسمی
وی در بچگی به بیماری سادهای مبتلا شده بود. که در تنها کلینیک موجود در بندر حضور میابد و بدلیل اشتباه دکتر و تزریق اشتباه در نخاع کلیه اعضای بدن وی فلج شد که به مرور زمان تمامی بدن وی مداوا شد و فقط در قسمت زانوهای پایش ضعفی ایجاد شد.
آلبومها
۱۹۹۲ / ۱۳۷۲ - راز عشق
۱۹۹۴ / ۱۳۷۳ - باله پرواز
۱۹۹۵ / ۱۳۷۴ - کلاغ غارغاری
۱۹۹۶ / ۱۳۷۵ - گل لاله
۱۹۹۷ / ۱۳۷۶ - بندر قدیم
۱۹۹۹ / ۱۳۷۷ - مستانه و دیوانه
۲۰۰۰ / ۱۳۷۸ - رویای شیرین
۲۰۰۰ / ۱۳۷۹ - ۱۰ ثانیه
۲۰۰۱ / ۱۳۸۰ - عاشقم من
۲۰۰۲ / ۱۳۸۱ - حکایت مشکی پوش
۲۰۰۳ / ۱۳۸۲ - مشکی رنگه عشقه
۲۰۰۳ / ۱۳۸۲ - کما
۲۰۰۴ / ۱۳۸۳ - پرچم مشکی
۲۰۰۵ / ۱۳۸۴ - دلم برات میسوزه
۲۰۰۵ / ۱۳۸۵ - پیرهن مشکی
۲۰۰۶ / ۱۳۸۶ - وایسا دنیا
۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ - چقدر سخته (غیر رسمی)
۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ - یکی بود یکی نبود
۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ - سلام آقا (دو قطعه در وصف امام حسین)
۲۰۱۰ / ۱۳۸۹ - هشت (یک قطعه در وصف امام رضا)
۲۰۱۱ / ۱۳۹۰ - آلبوم دیگه مشکی نمیپوشم
۲۰۱۳ / ۱۳۹۲ - همین...
خواننده
خواننده به زبان فارسی دری «آوازخوان»
یک موسیقیدان است که از صدای خود برای ایجاد موسیقی استفاده میکند. اغلب، خواننده با موسیقیدانان و آلتهای موسیقی همراه میشود. با وجود آنکه بسیاری از افراد برای تفریح میخوانند، تکنیک و مهارت خواندن (vocal skill)، اغلب ترکیبی از استعداد ذاتی و آموزشهای حرفهای است.[۲]
یک خوانندهٔ اصلی (lead singer)، آوازهای اصلی را برای یک آهنگ اجرا میکند؛ که درمقابل یک خوانندهٔ پشتیبان (backing singer) قرار دارد که آوازهای پشتیبان (پسزمینه) یا هارمونی را میخواند. یک استثنا موسیقی پنجقسمتهٔ بیساز گاسپل است که در آن خوانندهٔ اصلی، بلندترین صدا را در میان پنج صدا دارد و یک descant (نوعی سرود مناجاتی) را میخواند اما ملودی را اجرا نمیکند.
خوانندههای حرفهای، اغلب تحت تعلیم یک معلم موسیقی آواز قرار میگیرند.
پیشینه خوانندگی در ایران
از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند.[۳]
صدای انسانی
در موسیقی کلاسیک اروپایی و اپرا، با صداها و آوازها به مانند آلتهای موسیقی برخورد میشود. نوازندگانی که موسیقی آوازی را مینویسند، میبایست درکی از تواناییها و ویژگیهایی خواننده داشته باشند.
خوانندگان، اغلب حرفهٔ خود را پیرامون استایلهای معینی بنا میکنند. سامانههای ردهبندی صدایی تا کنون پیشرفتهایی برای دستهبندی خوانندگان بر اساس محدودهٔ صوتی (tessitura)، وزن صدایی (vocal weight) و طنین (timbre) داشتهاند. خوانندگان موسیقی دستهجمعی بر اساس محدودهٔ صدایی دستهبندی میشوند (محدودهٔ موزیکال را ببینید.) سایر دستهها عبارتاند از: سوبرت (soubrette)، هلدنتنور (heldentenor)، کالرئتوئرا (coloratura) و بسو بوفو (basso buffo).
همچنین ردههایی برای مردانی که میتوانند در محدودهٔ صدایی زنانه بخوانند وجود دارد. این نوع صدا اغلب نادر است، اما همچنان در اپرا استفاده میشود. در موسیقی باروک، بسیاری از نقشها برای خوانندگان کاستراتو (castrato) نوشته میشد. کاستراتوها، خوانندگان مردی بودند که در بچگی عمل اختهٔ صدا روی آنها انجام گرفتهاست تا از تغییر صدای آنها جلوگیری شود. یک مرد با این نوع صدا، ممکن است یک کاونترتنور (خواننده ای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد، countertenor) (مناسب برای نقشهای Castrato Alto) یا سوپرانیست (ششدانگخوان) (مناسب برای نقشهای Castrato Soprano) باشد.
خوانندگان همچنین بر اساس نوع موسیقی که میخوانند نیز تقسیمبندی میشوند، مانند خوانندگان روحانی یا سرایندگان کارتنیک.
خوانندگان اصلی و پشتیبان
در بسیاری از گروههای موسیقی جدید، یک خواننده وجود دارد که بخشهای اصلی را میخواند (خوانندهٔ اصلی) و یک یا بیش از یکی که آوازهای پشتیبان (پسزمینه) را میخواند. هدف از آوازهای پشتیبان خواندن قسمتهایی مشخص از یک ترانه است، اما کمتر از ۵۰٪، یا فقط قسمتهای تکراری با همهمههای پسزمینه را بخواند. خوانندگان پسزمینه در طی خواندنهای دستهجمعی نیز شرکت میکنند و برای ایجاد تأثیرات، ایجاد صدا میکنند. برای بعضی دلایل، بندهای با یک خوانندههای اصلی، اغلب مرد هستند. بندهای مناسب برای دو جنس (مذکر و مؤنث)، اغلب خوانندهٔ اصلی مؤنث دارند.
ساعت : 4:20 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی